قطع به یقین سید صادق در زمان فوت پدر در سال ۱۳۳۹ هجری شمسی، نوجوانی تازه بلوغ یافته محسوب می گردید که کسوت لباس روحانیت از برای وی تنها به عنوان پوشش و لباسی بیرونی موضوعیت داشت و لاغیر؛ زیرا لباس و پوشش بیرونی مردان در خاندان شیرازی از قدیم الایام عبا و عمامه بوده و این رسم تا به امروز نیز در میان خاندان ایشان رواج دارد که فرزندان ذکورشان را از ۱۰ سالگی چنین لباسی بر تن می نمایند.
به گزارش پایـگاه جوان انقلابی ؛ سید صادق حسـینی شیرازی، مشهــور به سید صادق شیرازی عنوان یکی از آقازادگان حوزه ی کربلا می باشد که در ۲۰ ذیالحجه ۱۳۶۰ قمری (۱۸ دیماه۱۳۲۰ هجری شمسی) در عراق به دنیا آمد و به سبب شان و رسومات خانوادگی، در سن ۱۰ سالگی بدون داشتن بهره ی کافی از معالم دینی، ملبس به لباس روحانیت گردید و پس از وفات پدر مجتهد خود آیت الله سید مهدی حسینی شیرازی در ۲۸ شعبان ۱۳۸۰ هجری قمری (بهمن ماه ۱۳۳۹ هجری شمسی)، به سرعت خود را مجتهد خوانده و به همراه دیگر اعضای بیت پدر، برادر ارشد خود سید محمد را مرجع تقلید نامیدند.
ـ
اگر چه بنا بر نظر بسیاری حتی آیت الله سید مهدی شیرازی نیز در عصر خود هیچ گاه به عنوان یک نیروی علمی قوی در حد اجتهاد عامه مطرح نبوده و تنها از اصحاب و حواریین مهم و شناخته شده ی مرحوم حاج آقاحسین قمی به شمار میآمده که شاخصه ی اصلی ایشان تقوا بود؛ یعنی جنبه تقوای ایشان بیش از جنبه عِلمیت و اجتهاد در ایشان برجسته و متذکر می بود که به همراه موضوع نوادگی مرحوم میرزای شیرازی موجب احترام فوق العاده ی ساکنان کربلا به بیت شیرازی و برگزیدن ریاست منطقه ای سید مهدی شیرازی پس از وفات حاج آقاحسین قمی در سال ۱۳۶۶ هجری قمری (۱۳۲۵ هجری شمسی) گردید؛ با این وجود شاید مسامح تا وجاهت سید محمد شیرازی می پذیرفت تا وی به عنوان جوانی متولد ۱۳۴۷ هجری قمری (۱۳۰۵ هجری شمسی)، پس از وفات پدر، در سن حدودا سی سالگی بر مقام اجتهاد دست یافته باشد؛ اما به هیچ عنوان چنین تصوری از برای سه پسر دیگر آیت الله سید مهدی متصور نبود؛ چه آنکه ایشان را پس از پدر بتوان مرجع و جایز التقلید قلمداد نمود.
بر این اساس قطع به یقین سید صادق در زمان فوت پدر در سال ۱۳۳۹ هجری شمسی، نوجوانی تازه بلوغ یافته محسوب می گردید که کسوت لباس روحانیت از برای وی تنها به عنوان پوشش و لباسی بیرونی موضوعیت داشت و لاغیر؛ زیرا لباس و پوشش بیرونی مردان در خاندان شیرازی از قدیم الایام عبا و عمامه بوده و این رسم تا به امروز نیز در میان خاندان ایشان رواج دارد که فرزندان ذکورشان را از ۱۰ سالگی چنین لباسی بر تن می نمایند.
ـ
با این همه تفکر و سیره ی موروثیت مرجعیت در بیت شیرازی، موجب گردید تا ایشان سید محمد سی و چند ساله را پس از وفات پدر به عنوان مرجع اعلم به مرجعیت رسانده و سید صادق و سید حسن و سید مجتبی نیز در کنار ایشان، به عنوان مجتهد معرفی و اصحاب استفتاء وی را تشکیل دهند؛ البته در این میان سید حسن شیرازی پس از چندی عازم شامات گردید و به فعالیتهای خود توسعه داد و علاوه بر سوریه در لبنان و مصر نیز به فعالیت پرداخت و در این زمینه با امام موسی صدر نیز روابط حسنهای برقرار نمود؛ روابطی که در نهایت به سبب تفکرات قشری و متعصبانه ی سید حسن پس از چندی به تیرگی انجامید و کار اختلاف وی با امام موسی صدر تا به جایی رسید که امام خمینی، پرداخت سهم امام به طلاب و شاگردان سید حسن شیرازی را حرام اعلام کرد و در مقابل سازمان امنیت رژیم پهلوی (ساواک) نیز برای قدرتگیری سید حسن تلاشهای بسیاری نمود؛ تلاشهایی که شهید چمران در جایی به آن اشاره و رسما اعلام می کند که طرفداران سید حسن با جنگ تبلیغاتی اعصاب ما را ناراحت مینمایند و شهدای ما را مسخره کرده، میگویند شهید نیستند زیرا فتوایی برای قتال از مرجع که لابد همان سید حسن شیرازی است وجود ندارد…
ـ
و از دیگر سو نیز سید مجتبی که در دوران پهلوی به ایران آمده بود نیز با پیروزی انقلاب اسلامی، به سرعت به دامان انگلیس رفته، مقیم لندن شد و در آنجا فعالیتهای به اصلاح اسلامی و تبلیغی خود را پیگیری نموده و در این میان تنها سید صادق دوشادوش سید محمد در سال ۱۳۴۹ هجری شمسی به کویت عظیمت نموده و پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ هجری شمسی به قم آمده و کربلاییها را تحت لوای حزب شیرازیها و مرجعیت نوادگان میرزای شیرازی سازماندهی نمودند.
ـ
در مجموع
باید دانست که اعلام مرجعیت سید محمد شیرازی اگر چه در ابتدا با مخالفتهای
شدید و موضع گیری وسیع علمای تراز اول آن دوران از جمله آیت الله سید
ابوالقاسم خویی و مرحوم آیت الله سید محمود حسینی شاهرودی همراه و حتی مورد
انکار استاد وی آقای شیخ یوسف حایری قرار گرفت، اما به مرور زمان و به سبب
توانمندی ایشان بر ایجاد استحکام سازمانی قوی از کربلاییها، حول خود و
متحزب نمودن جمعی از روحانیون که اگر چه وزنه علمی بالایی نداشتند و چندان
مشهور و سرشناس نبودند، اما با انتشار اعلامیهای به اعلمیت و جایزالتقلید
بودن ایشان گواهی و با تلاش بسیار این اعلامیه را به سرعت در سراسر عراق و
همچنین کویت پخش نموده؛ در نهایت همه ی این اقدامات موجب شد تا سید محمد
بتواند بر اوضاع مسلط و مرجعیت خود را قوت بخشیده و سازمانی حزبی از
کربلاییها را تحت مرجعیت خود، به گونه ای هماهنگ و یکنواخت سامان دهد که
با حرکتی برنامه ریزی شده مرجعیت را به عنوان امری وراثتی در بیت شیرازی
مبدل و تفکر وراثتی بودن مرجعیت از برای نسل میرزای شیرازی را به عنوان
تصوری غیر قابل انکار در ایشان نهادینه سازد.
ـ
بر این اساس مرجعیت سید صادق به گونه ای
کاملا سهل حاصل گردید؛ زیرا تشکیلات حزبی کربلاییها در زمان حیات سید محمد
مبادرت به طرح مرجعیت سید صادق نموده و موجب شد تا پس از وفات سید محمد در
۲۷ آذر ۱۳۸۰ هجری شمسی، مرجعیت عامه به گونه ای کاملا برنامه ریزی شده و به
صورتی امری بدیهی بر سید صادق اطلاق گردد؛ از این جهت تشکیلات حزبی سید
محمد طی ۴۰ سال فعالیت مداوم و سازمان یافته وی و ارتباط ایشان با همه
کربلاییها در اقصی نقاط جهان موجب شد تا حرکت یکنواخت و برنامه ریزی
شدهای از برای مرجعیت سید صادق به جای برادر در زمان حیات سید محمد آغاز
گردد؛ حرکتی ویژه ای که در نهایت موجب شد تا بعد از فوت ایشان در شهر قم،
عملا سید صادق به عنوان بزرگ خاندان شیرازیها، به سرعت مبدیل به آیت الله
العظمی و معروف به مرجع عالیقدر جهان تشیع گردد.
ـ
مبدل سازی
سید صادق به آیت الله العظمی در سال ۱۳۸۰ هجری شمسی، همراه با گسترش شدید
فضای رسانه ای و تغییرات اساسی در روند اطلاع رسانی و ارتباطات در ایران و
به طور کلی در سطح جهان بود؛ موضوعی که سبب شد تا روند فعالیت حزب
کربلاییها حول بیت شیرازی، ماهیتی سایبری یافته و فعالیتهای فرقه ی شیرازی
در حوزه های مختلف، بر بهره کشی حداکثری ایشان از ظرفیت فضای سایبر و حول
استفاده ی حداکثری از قاب مدیا (Medium) استوار گردد.
ـ
ـ
البته از آنجا که فرقه ی شیرازیها امام حسین علیه اسلام را ما یملک خود دانسته و امر مرجعیت را ودیعه ای الهی در خاندان خود می دانند، لذا حضور پر رنگ این فرقه در فضای سایبر نیز عموما با بِرند و عنوان امام حسین و مرجعیت همراه بوده و این همه در حالی است که فعالیتهای رسانه ای سید صادق را نمی توان منحصر در تمرکز ایشان بر موارد اختلافی میان شیعه و اهل سنت دانست و حضور فعال ایشان در تعارض با نظام اسلامی، به عنوان ام القری، به گونه ای ویژه قابل ملاحضه می باشد که مصداق آن را می توان در نقش این فرقه و شبکه های ایشان، طی وقایع فتنه ی ۱۳۸۸، به روشنی پیگیری نمود.
به عبارتی دیگر، اگر چه سید صادق همانگونه که هیچ گاه سید محمد با نظام اسلامی دل صاف ننمود، همواره بر مخالفت با جمهوری اسلامی مصر می باشد، اما اصرار او در زمان آیت الله العظمی، بر خلاف برادرش سمت و سویی جدید به خود گرفته و در این راستا فرقه ی شیرازیها حتی از جسم سید محمد برای اعلام مواضع سیاسیشان علیه نظام جمهوری اسلامی دریغ نکرده و علیرغم اینکه به دستور رهبری در صحن حرم حضرت معصومه برای قبر سید محمد شیرازی جایابی صورت گرفته بود، اما فرقه ی شیرازی در یک اقدام کاملا هماهنگ، تشییع جنازه سید محمد را به یک میتینگ سیاسی مبدل و اقدام به ایجاد بلوا و آشوب در قم نمودند که در این میان اگر چه نیروهای امنیتی در مقابل ایجاد چنین آشوبی ایستادگی کرده و تابوت سید محمد شیرازی را برای دفن به حرم مطهر انتقال دادند، اما این ماجرا تا سالها مستمسکی از برای فحاشی و حمله فرقه ی شیرازی به شخص مقام معظم رهبری و ابراز انزار از نظام جمهوری اسلامی قرار گرفت.
همچنین رویکرد شیرازیها در اصرار بر تقابل خود با نظام اسلامی موجب شد تا این فرقه در طی فتنه ی ۸۸، به صورت کامل در برابر نظام اسلامی بسیج نماید که در این راستا حضور فعال شخص سید صادق در دوران فتنه و سخنرانیهای عجیب وی در دفاع از منافقین و بهاییان و اهانت کنندگان به امام حسین علیه السلام را می توان مصداقی بارز از برای سمت و سوی جدید فعالیت ضد نظام اسلامی فرقه ی شیرازیها ارزیابی نمود؛ سمت و سویی جدیدی که موجب شادمانی گسترده و حمایتهای بی دریغ آمریکاییها و انگلیسیها از این فرقه و در اختیار قرار دادن مقادیر قابل توجهی از امکانات به منظور تحقق اهداف ایشان گردیده است.
ـ
بخشی از سخنرانی سید صادق شیرازی در تاریخ ۲۴ بهمنماه ۱۳۸۸ هجری شمسی :
“جوونا گول نخورید مثل پدراتون که بعضیهاشون گول خوردن نشید تاریخ پیغمبر رو خودتون بخونید هر چی میگن نگید راست میگه! نگید درست میگه… کشور اسلامی مردمش انقلاب میکنن برید ببیند اون وقت این حکومتی که به اسم مردم اومده با باتوم میاد میزنه مردم رو! این اسلام نیست! این زیبا نیست! با این اسلام می خوایم دنیا رو دعوت کنیم به اسلام! مگه منافق رو باید کشت؟ پیغمبر خدا یه دونه منافق نکشتن!!…. وقتی در حکومت اسلامی ملت خودش رو به خاطر اینکه یه تظاهرات کرده با باتوم میزنه میکشه به خاک و خون میکشه چه توقع هست توقعی هم ندارم … خزی دنیاست که خود ملت خودشون لعن شون میکنه شب نامه ضدشون می نویسه یه خورده توسعه پیدا کرد انقلاب می کنه اون رو هم میکُشه یا حبس میکنه … فکر میکنید کشور اسلامی اسمش فقط اسلامیه پیغمبر همین بودن این مسئولیت من و شماست در هر مسئولیتی هستیم هر قدر قدرت داریم اینو به دنیا نشون بدیم تاریخ پیغمبر خدا رو نشون بدیم.”
ـ
ـ
در مجموع فرقه شیرازیها امروزه تحت سرپرستی سید صادق، علاوه بر آنکه وهن شیعه، در منظر عموم انسانهای مسلمان و غیر مسلمان فراهم می سازد؛ مواضع وحدت بخش امام امت در بیداری اسلامی را نیز هدف هجوم خود قرار داده و با تزریق منابع نامعلوم و البته نامحدود مالی، اقدام به فحاشی و توهین به مقدسات اهل سنت نموده و با ترویج برخی شعائری که موجب تفرقه اساسی بین برادران سنی و شیعه می شود، همانند تشویق به برگزاری و نمایش رسانه ای هفته برائت در طول هفته وحدت و ترسیم و ترویج رسانه ای عید غدیر ثانی، بر موضع طرفداری احمقانه از شیعه برآمده و در عین حال با فحاشی نسبت به مقام معظم رهبری، بعد از تکفیری ها، تنها جریان مسلمانی محسوب می شوند که علیه سید حسن نصرالله در لبنان فعالیت می کنند.
و این همه در حالی است که باید دانست که اگر چه روزگانی امام خمینی رحمه الله علیه به تبیین حد و مرزی جدید از دشمنی دشمنان تحت لوای اسلام مبادرت و اسلام آمریکایی را در قاعده ی عُمالی همچون سران برخی از کشورهای عربی ترسیم فرمودند؛ در این زمان نیز امام خامنه ای حفظه الله به تبیین حد و مرزی جدید از دشمنی دشمنان تحت لوای به ظاهر شیعه اقدام فرموده و شیعه ی انگلیسی را ترسیم و می فرمایند:
دشمنان دنیای اسلام دنبال این فکرند،
دنبال این نقشهاند. خوب فهمیدند که اگر در دنیای اسلام مذاهب اسلامی
گریبان یکدیگر را بگیرند و کشمکش با همدیگر را شروع کنند، رژیم غاصب
صهیونیست نفس راحتی خواهد کشید؛ این را خوب فهمیدند، درست فهمیدند؛ لذا از
یک طرف گروههای تکفیری را به راه میاندازند که نه فقط شیعه را تکفیر
کنند، بلکه بسیاری از فِرق اهل سنّت را هم تکفیر کنند؛ از آن طرف هم یک
عدّه مزدور را به راه بیندازند که برای این آتش هیمه فراهم کنند، بنزین روی
آتش بریزند؛ که میبینید، می شنوید، یا خبر دارید. وسائل ارتباط جمعی و
رسانه در اختیار اینها می گذارند؛ در کجا؟ در آمریکا! در کجا؟ در لندن! آن
تشیّعی که از لندن و از آمریکا بخواهد برای دنیا پخش بشود، آن تشیّع به درد
شیعه نمی خورد.
بیانات امام خامنه ای در دیدار با کارگزاران حج در تاریخ ۲۰ شهریورماه ۱۳۹۲ هجری شمسی
شبهای جمعه همیشه دلم تو حرم اربابه
همراه دعای سحرگاهی مادره
و با آرزو سفر حرمه
و مثل همیشه مرهمم تربت حرمه
اما دشمن دوباره سوی حرمه
جراتش با توطئه زیاد شد، در غیاب شیران در بیشه
گفتیم، میگیم و خواهیم گفت: اینجا پر از مدافعان حرمه
همه سرباز سقائیم
فدایی هاش مائیم
با غیرت حیدری اماده دفاع مائیم
اماده، تا شغالهای جیره خوار رو به درک کنیم روانه
اماده، برای دفاع از حریم خاندان رسول شویم روانه
آماده، تا شویم به میدان روانه
و این لشگر اماده و منتظر حکم جهاد سید علیه...
برخی از اعتقادات شریعتی که در سخنرانی ها یا آثار وی آمده:
۱-پیامبر گفت هیچ کس را به اسلام نخواندم که در پذیرش درنگی کند جز ابوبکر که تردیدی نکرد (اسلام شناسی ص617)
۲-سال ششم با اسلام عمر بن خطاب و حمزه اسلام قوت گرفت (اسلام شناسی 144)
.....
۳-کارگردانان سیاست اسلامی غیر از علی بن ابی طالب و یارانش بر اساس آیه و
شاورهم فی الامر در سقیفه گرد آمدند تا سرنوشت معلوم را روشن سازند...
اسلام شناسی
۴-پیغمبر گفت آرام باش ابوبکر، سپس گفت این دربهایی را که به مسجد باز می شوند بنگرید، جز در خانه ابوبکر همه را ببندید
اسلام شناسی
۵-پیامبر گفت هیچ کس را به اسلام نخواندم که در پذیرش درنگی کند جز ابوبکر که تردیدی نکرد (اسلام شناسی ص617)
.......
۶-شریعتی خطاب به ویرژیل ایتالیایی صهیونیست میگوید:
ای که پیغمبر من، امام من، مقتدای من بودی (کویر ص114)
......
۷-شریعتی در جایی به بزرگ پرچمدار اسلام و تشیع علامه مجلسی اهانت کرده چنین مینویسد:
من گاندی آتش پرست را بیشتر لایق شیعه بودن میدانم تا آیت الله بهبهانی و بدتر از او علامه مجلسی را !!!
{با مخاطب های آشنا صفحه12 و صفحه13}
۸- ...ودر این صورت میبینم مومن همان کافر فاسد عیاش مادی خودپرست لذت
جویی است که فقط کلاه سرش رفته است نقد رافراموش میکند تاهمان رابه صورت
نسیه به دست آورد آنهم بایک ضریب احتمال یعنی به فرض که فردایی بوده وبهشتی
وبابت آن اعمال هم پاداش دادند تازه باید به ربش دراز این احمق خندید که
ای حیوان آخر اینهمه ریاضت وسختی وروزه وجهاد ومحرومیت ونفس کشی وچشم پوشی
از همه لذات وسر کوبی شهوت ودور ریختن شراب وشیرینی وآسایش در زندگی که
اینکه همان رابه دست آوری این اکل از قفا نیست. شریعتی. هبوط در
کویر ص 620
................
۹- شریعتی درمورد ابوبکر مینویسد:
توحیدابوبکربینش حق بین وعلمی است،یک جهان بینی درست اعتقادی است!
(اسلام شناسی(مشهد)ص 154)
اماعباراتش درمورد اسلام امیرالمؤمنین علیه السلام گویای اینست که وی ازآغازعمر،موحد نبوده!
(اسلام شناسی چ طوس ص488)
۱۰-خاک کربلا هیچ فرقی با بقیه خاکها نمیکنه
تشیع علوی و تشیع صفوی ص102
۱۱-چادر امروز بندی بر پای زن تلقی میشود و روح قرن ما آن را برای زن زشت و حقارت آمیز میبیند.
اسلام شناسی چاپ طوس ص 508
۱۲-اما حسین علیه السلام(زبونم لال)مظهر شکست آدم است
و تعصبی بی حاصل به خرج میدهد.
حسین وارث آدم ص 47
۱۳-رد خلقت نوری اهل بیت علیهم السلام در قصه حسن و محبوبیه ص7و8
آیا به نظر شما با این همه اعتقاد باطل، آیا خطاب واژه <شهید> به چنین شخصی و ترویج افکار باطل وی در جامعه به نام روشنفکری! معقول و مشروع است؟
"قضاوت با شما شیعه مرتضی علی علیه السلام"
برای بعضی ها نامش، آقای خامنه ای است
بعضی دیگر، مقام معظم رهبری، آیت الله خامنه ای، معظم له یا رهبر انقلاب خطابش می کنند.
برای برخی دیگر آقا سید علی آقای خامنه ای، حضرت آقا یا امام خامنه ای است.
کسانی هم هستند در آن سوی مرزها که سیدنا القائد صدایش می کنند.
برای من اما ... بگذریم!
این روزها که از فتنه ی شومِ شام تا کوچه پس کوچه های خون آلود منامه و
کویته و بغداد بوی خون و جنون می آید.
این روزها که آرواره ی ماهواره های وهابی و مافیای رسانه ایِ بیت تکفیر و نفاق، دندان شبهه های شیطانی شان را در تن یقین بعضی از برادران مسلمانمان فرو می کنند.
این روزها که گزینه های
روی میز 1+5 گرگ، دورنمای میراث احمدی روشن ها را در سایه ی تاریکی فرو
برده است.
این روزها که تیتر تکراری خبرهای هر روز دنیا خونین شدن سنگفرش های فلان نقطه ی دنیا از خون شیعیان جهان است.
این روزها که حراج حجاب مانکن های متحرک در خیابان های شهرهایمان، مادران شهدا را شکنجه می دهد.
این روزها که ...
این روزها که هجوم گله ی کفتارهای شیطان، محاصره مان می کند، دلمان خوش می شود به دیدن چهره ی "مردی" که نائب حضرت عشق است.
مردی که
کافیست فقط بگوید "غلطی از اسرائیل سر بزند تلآویو و حیفا را با خاک یکسان
میکنیم" تا خواب را از چشم ژنرال های اسراییلی بگیرد.
مردی که تجلی سلیمانی اقتدارش، سردمداران معبد سلیمان را آشفته کرده است.
مردی که در این
بیست و چند سال رهبری، کشتی انقلاب را به مدد خداوند، خمینی وار ناخدایی
کرده است تا آنجا که دشمنانش صریح گفته اند " خامنه ای، خلف صالح خمینی
است".
مردی که در روزهای آشفته ی غیبت، آرام دل جغرافیای شیعه است.
مردی که ... بگذریم!
برای بعضی ها نامش مقام معظم رهبری، آیت الله خامنه ای یا امام
خامنه ای است.
من اما در روزگاری که نامردها، پشت میز ریاست جهان نشسته اند، او را با یک کلمه خطاب می کنم : مــــــَــــــرد...
افراطی ها! ساندیس خورها!رای بی کیفیتها! شروند درجه دوم! دلواپس ها!بی سوادها! از جای خاص تغذیه شونده ها! بی شناسنامه ها!
اگر داعش حمله کرد...
مثل همیشه تاریخ، چشم امیدمان به شماست.
اگر این روزها در خیابان های تهران گذر کنید ، بیش از آنکه گرمای طاقت فرسا شما را آزار دهد ، رژه علنی اقلیتی از دختران ساپورت پوش ، روح و روان شما را آزار می دهد . اما براستی روند فزاینده بانوانی که با پوشش نا متعارف در خیابان های تهران حضور دارند چه دلیلی دارد ؟ آیا می توان گرمای هوا را علت اصلی انتخاب و ترویج این نوع پوشش زننده و غیر اسلامی در جامعه دانست ؟
پوشش زنان کشورهای غیرمسلمان در فصل گرما چیست ؟
در کشورهای غیر مسلمان ، با آغاز فصل گرم تابستان ، بسیاری از زنان با پوشش عادی خود به مانند تمام طول سال ، در خیابان ها ظاهر می شوند . البته عریانی نیم تنه بالایی بدن که با لباس های خاصی پوشش داده می شود در این کشورها امری بدیهی و به اصطلاح متعارف و جزو فرهنگ این کشورهاست اما نکته اصلی اینجاست که زنان این کشورها هیچگاه برای مقابله با گرمی هوا به پوشیدن لباس های تنگ و شهوت برانگیز اقدام نمی کنند . مثلا شما در هیچ کشوری نمی توانید خانمی را ببینید که شلوارهای چسبناک و جنسی پوشیده باشد .
آیا گرمای هوا دلیل پوشیدن لباس های شهوت زاست ؟
آنچه امروز در خیابان های تهران مشاهده می شود که البته در حال حاضر اندک ولی در حال فراگیری است ، چیزی بیشتر از مقابله با گرمی هواست . این نوع شلوارها که به ساپورت معروف است ، بیش از آنکه کمکی به کاهش سختی گرمی هوا و تحمل آن بکند ، بیشتر نمایانگر اندام جنسی زنان است . پس باید علت را جای دیگری جز گرمی هوا دانست . جایی که اهداف نهان غرب در جنگ فرهنگی و اقتصادی در پس آن قرار دارد .
تبلیغات وسیع رسانه های غربی برای پوشش های غیرمتعارف
وقتی به برنامه ها و تبلیغات تلویزیونی و اینترنتی رسانه های غربی نگاهی بیاندازید ، شواهد زیادی را ملاحظه می کنید که نشان از آغاز جنگ جدید فرهنگی و اقتصادی علیه کشور و فرهنگمان را دارد . این شبکه ها با ادعای آزادی پوشش ، سعی دارند تا زنان ایرانی را به پوشش هایی خاص به سوی اهداف پلید خویش هدایت کنند .
اهداف نهان جنگ اقتصادی و فرهنگی جدید چیست ؟
1.مبارزه علنی با نظام اسلامی
2. جنگ فرهنگی علیه ارزش های اسلامی جامعه ایرانی
3.تضعیف ارزش های خانوادگی و گسترش فساد اجتماعی
4. ازهم گسیختگی ارزش های اجتماعی و فرهنگی
5.ایجاد آمادگی لازم برای مبارزه علنی سیاسی با نظام
اقتصاد فرهنگی ، امری که تاکنون مغفول مانده است !
توجه به ضرورت های اقتصاد فرهنگی امری است که متاسفانه تاکنون مغفول مانده است . از این انتظار می رود تا شورای عالی انقلاب فرهنگی ، دستگاه های فرهنگی و عموم مردم به این مساله توجه نموده و تدابیر لازم را اتخاذ کنند .
چراکه جنگ اقتصاد فرهنگی که از سوی غرب پیگیری می شود ، پیش زمینه آغاز تهاجم سیاسی جدید به کشورمان است . از این رو خانواده ها نیز باید هوشیار باشند تا در این دام صهیونیستی گرفتار نشوند چراکه اکنون مساله صرفا سیاسی نسیت ، بلکه بنیان خانواده را در کشورمان تهدید می کند و این مساله می تواند تبعات زیادی را برای کشورمان و فرهنگ اسلامی مان به همراه داشته باشد !